خاستگاه بمبگذاران
ابوابراهيم دوستان خود را كه جان باختهاند جزو خوشبختها دستهبندي ميكند. چهار تن از آنان در سال 2005 ميلادي در عراق جان باختند.
سه تن ديگر امسال كشته شدند كه يكي با انجام عمليات انتحاري به وسيله كمربند انفجاري و ديگري هنگامي كه پشت فرمان كاميوني مملو از مواد منفجره بود، مردند.
ابوابراهيم، جواني 24 ساله و بلند و باريك با همان گروهي كه شامل رفقاي از دست رفتهاش بود شهر دور افتاده و كم جنبوجوش زرقا واقع در شمال امان، پايتخت اردن را در اكتبر گذشته به مقصد عراق ترك گفت.
او هنوز به مرز نرسيده بود كه دستگير شد. اكنون در خانه است و آن طور كه خود ميگويد منتظر فرصتي ديگر است كه به سوي شهادت بشتابد.
ميگويد: براي آنها خوشحال هستم اما به حال خودم ميگريم چون نتوانستم به فيض شهادت نايل آيم.
او كه نام ابوابراهيم را به عنوان اسم مستعار خود برگزيده، ميافزايد: ميخواهم اشاعه دهنده حاكميت خدا در زمين باشم و عراق را از چنگ اشغالگران برهانم. چيزي در اين دنيا نيست كه دوستش داشته باشم و جنگيدن با اشغالگران تنها چيزي است كه به آن فكر ميكنم.
****
زرقا را از همان اولين روزهاي آغاز جنگ عراق به عنوان مهد نظاميگري ميشناسند.
اين شهر زادگاه ابومصعب زرقاوي، رهبر پيشين القاعده عراق كه تابستان سال گذشته ميلادي كشته شد، است و اكنون به بستر رشد جهاديهاي آينده چون ابوابراهيم و رفقايش كه سال گذشته با هم اين شهر را براي عزيمت به عراق ترك گفتند، تبديل شده است.
مصاحبه با ابوابراهيم و بستگان ساير مرداني كه از اين شهر راهي عراق شدند و در آن جا جان باختند، نشان ميدهد آنان توسط يك مجموعه چون گروه تحت امر زرقاوي به خدمت گرفته نشده بودند بلكه هر يك به مرور زمان ديگري را به سوي رويكردهاي راديكالي هدايت كرده است.
روحانيون محلي آنان را با اظهاراتي كه توجيهكننده كشتار غيرنظاميان است به سوي مشاركت در جنگ عراق رهنمون ميسازند. اين مردان ويدئوهايي را تماشا ميكردند كه از اينترنت كپي شده و در آنها شكنجه و كشتار مسلمانان عراق به تصوير كشيده شده است.
ابو ابراهيم در مورد زرقاوي ميگويد: شيخ يك قهرمان بود. ميافزايد: وقتي دوستان عازم عراق بودند تصميم گرفتم همراه آنان بروم. به عنوان آخرين گام در راه تحقق اين هدف شماره تلفن يك قاچاقچي انسان و آدرس خانه امني در عراق را به دست آورد. آناني كه راهي عراق هستند به رابطهايي رجوع ميكنند كه بيشتر نقش هماهنگكنندههاي سفرهاي خارجي را ايفا ميكنند تا رهبر گروههاي شورشي باشند.
يكي از روحانيون مذهبي با اشاره به اين كه مردم زرقا اعتقادات عميق مذهبي دارند، ميگويد: وقتي مردم خبرها را در كشورهاي اسلامي ميبينند اين احساس خودجوش در آنها به وجود ميآيد كه بايد بروند و در جهاد مشاركت كنند. ميافزايد: امروز لازم نيست كه به جوانان بگويم لازم است در جهاد شركت كنند. آنان خودشان مايلند به فيض شهادت نايل آيند.
خشم و نفرت از آمريكاييها را ميتوان در خيابانهاي زرقا حس كرد. داستانهايي كه مردان جوان اهل زرقا از تجربيات خود ميگويند به توضيح اين كه چطور اين شهر به منبعي پايانناپذير براي تأمين بمبگذاران انتحاري در عراق تبديل شده است، كمك ميكند.
بر اساس تخمين مقامات ارشد ارتش ايالاتمتحده در عراق تعداد حملات انتحاري در عراق ماهانه به طور ميانگين به 42 مورد ميرسد.
افزايش اختلافات مذهبي
خشم و انزجار افراطيون زرقا كه شهري سنينشين است اكنون به همان اندازه كه آمريكاييها را نشانه رفته متوجه شيعيان نيز هست. اين مساله انعكاس دهنده افزايش خصومت بين اين دو شاخه از اسلام پس از به قدرت رسيدن دولت تحت نفوذ شيعيان در عراق است.
در محفل كوچك جوانان افراطي و بستگان بمبگذاران انتحاري اهل زرقا كه در عراق جان باختهاند همه از سرنوشت شش جوان گروهي كه ابوابراهيم همراهيشان ميكرد، آگاهي دارند. سه تن از آنها مردهاند: دو نفر در بمبگذاريهاي انتحاري و ديگري با شليك گلوله جان باختهاند. يك نفر در عراق به اسارت درآمده در حالي كه دو نفر از جمله ابوابرهيم ناچار به بازگشت شدند.
اين شش تن پاييز گذشته زرقا را ظاهرا با يك هدف اما هر يك تحت تأثير شرايط فردي ترك گفتند. عامر جراداد 19 ساله جوانترين عضو گروه بود كه بيآن كه به خانوادهاش بگويد عازم كجاست زرقا را ترك كرد اما خانواده او وقتي از موضوع مطلع شدند خيلي هم احساس شگفتزدگي نداشتند.
جهاد، يكي از شش برادر او پيشتر در سال 2005 ميلادي در درگيريهاي فلوجه كشته شده بود.
كاظم مفلا جراداد، پدر اين خانواده ميگويد: عامر و جهاد خيلي با هم صميمي بودند. وقتي جهاد در عراق شهيد شد عامر سال آخر دبيرستان را پشت سر ميگذاشت.
اواخر سال 2005 ميلادي بود كه عامر با خانه تماس گرفت تا بگويد او نيز عازم عراق شده است. جرداد دو تن از پسران بزرگترش را به بغداد فرستاد تا عامر را بازگردانند. ميگويد: به عنوان يك پدر ميديدم من يك پسرم را از دست داده و دين خود را ادا كردهام.
وي ميافزايد: عامر فكر ميكرد ديگر اين دنيا ارزش زندگي كردن ندارد و بايد راه برادرش را دنبال كند.
او سعي كرد پسرش را از اين افكار دور كند پس تصميم گرفت براي او همسري بگيرد اما عامر مخالفت كرد. عامر 19 اكتبر سال گذشته مجدد زرقا را به مقصد عراق ترك كرد. واپسين روزهاي ماه رمضان بود. در اين وقت از سال سختگيريهاي امنيتي در مرزها كمتر است.
اين بار هم او سه هفته بعد تلفني با خانه تماس گرفت تا بگويد موفق شده است. اين آخرين باري بود كه آنان خبري از عامر داشتند تا اين كه يكي از برادران او روز 19 ژانويه طي تماسي با تلفن همراهش اطلاع يافت عامر زماني كه رانندگي كاميوني حامل مواد منفجره را بر عهده داشته بر اثر انفجار محموله كاميون كشته شده است.
گزارشهاي خبري از انفجار كاميوني حامل بمب در كركوك مقارن با روزي كه گمان ميرود عامر كشته شده، حكايت دارد اما پدر و برادرانش مطمئن نيستند عامل اين بمبگذاري عامر بوده باشد.
تجليل بمبگذاران انتحاري
در مراسم شلوغ عزاداري عامر در زرقا، يكي از برادرانش از او و ديگر بمبگذاران انتحاري تجليل كرد. او ميگويد: اينان بهترين جوانان بودند. ميافزايد: او در زندگياش فردي موفق بود اما تصميم گرفت براي جنگيدن با آمريكاييها به عراق برود.
مادر يكي ديگر از اين جوانان، دانشجوي 20 ساله رشته مهندسي هنوز گمان دارد پسرش براي يافتن كاري به عراق رفته است اما وقتي خبر اسارات پسرش را در عراق به او دادند از شدت ناراحتي به زانو درآمد.
او صبح يك روز آپارتمان دو خوابه پدري را با گفتن اين كه قرار است دوستاني را براي صرف صبحانه همراهي كند، ترك كرد. اولين خبري كه پس از رفتن او به خانوادهاش رسيد نامهاي از سوي صليبسرخ جهاني بود كه از اسارتاش توسط نيروهاي آمريكايي در عراق نوشته بود.
خانواده اين جوان، فقير و بزرگ است و 17 عضو اين خانواده در خانهاي كوچك زندگي ميكنند. تحصيل در دانشگاه روزنه اميدي براي او بود اما آنچنان كه خواهرش ميگويد ناتواني در اخذ بورسيه تحصيل در انگليس موجبات سرخوردگي او را فراهم آورده بود.
برخلاف مادر اين مرد جوان، خواهرش ميگويد او ممكن است براي جنگيدن با نيروهاي خارجي مستقر در عراق به اين كشور رفته باشد.
ابوابراهيم - مسن ترين جوان در بين شش نفري كه زرقا را براي رفتن به عراق پشت سر گذاشتند- ميگويد در روزگار نوجواني وقتش را با بازي بيليارد، گوش دادن به موسيقي پاپ و ساير سرگرميهايي كه اكثر نوجوانان دارند، پر ميكرد. او اميدوار بود روزي به طور حرفهاي فوتبال بازي كند اما به مرور زمان به افراطيگري متمايل شد.
:: موضوعات مرتبط:
,
,
:: برچسبها:
"اخبار" ,
:: بازدید از این مطلب : 552
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0